ریودوژانیرو – گلوریا ماریا، اولین روزنامهنگار تلویزیون سیاهپوست برزیل به حساب میآید، که موانع زنان سیاهپوست را در تلویزیون در زمانی که صندلیهای مجری این کشور را مردان سفیدپوست پر میکردند، از بین برد، در ۲ فوریه در ریودوژانیرو درگذشت. او ۷۳ ساله بود. .
گلوبو، کارفرمای قدیمی او، در اعلامیهای گفت که علت سرطانی است که ظاهراً در سال 2019 شکست داده بود، اما سال گذشته بازگشت و به مغزش سرایت کرده بود.
گلوریا ماریا بیش از پنج دهه را در مقابل دوربین Globo TV، بزرگترین شبکه تلویزیونی برزیل گذراند و تبدیل به یک بت سیاه پوست در کشوری با سابقه تعصبات نژادی عمیق شد.
او که به عنوان یک خبرنگار محلی در ریو شروع شد، به عنوان خبرنگار و مجری کار کرد. او از بیش از 100 کشور گزارش می دهد که جنگ 1982 فالکلند، بحران گروگان گیری سفارت ژاپن در پرو در سال 1996، دو جام جهانی و دو المپیک را پوشش می دهد.
او در سال 2019 به یک برنامه تلویزیونی برزیلی گفت: «من بسیار فقیر بودم. من پولی برای دیدن دنیا نداشتم. من سفر را با تلویزیون Globo شروع کردم و سپس دنیا را زمین بازی خود کردم.
او که به دلیل توانایی اش در طرح سوالات دشوار با ذوق و استعداد شناخته می شود، با افراد مشهور بی شماری در مقابل دوربین مصاحبه کرد، از جمله مایکل جکسون، التون جان، نیکول کیدمن و مدونا، که به زبان انگلیسی با آنها مصاحبه کرد و پاسخ ها را به زبان پرتغالی برای مخاطبان برزیلی خود بازگو کرد.
برونو آستوتو، روزنامهنگار مد، دوست قدیمی، در مصاحبهای گفت: «او این کاریزما پوچ را داشت. “کسی نبود که او را دوست نداشته باشد.”
اما چیزی که گلوریا ماریا را به شهرت رساند بخشهای ماجراجویانهای بود که او را به گوشههای دوردست جهان میبرد، که در آن هنگام چرخش دوربینها، شیرینکاریهای جسورانهای انجام میداد و نوع جدیدی از گزارش مشارکتی را به برزیل میآورد.
او بانجی از مرتفعترین نقطه جهان در ماکائو پرید، در هیمالیا پیادهگردی کرد و قبل از سوار شدن بر ترن هوایی هنگام بازدید از جامعه راستافاریان در جامائیکا، ماریجوانا کشید.
با این وجود، او مکرراً به ستایشگرانش یادآوری میکرد که بهویژه شجاع نیست و باید خود را فراتر از ترسش براند.
او در مصاحبه ای در سال 2018 گفت: “من فردی هستم که کنجکاوی و ترس رانده می شوم.” «اگر به فکر عقلانی برسم، کاری انجام نمی دهم. من باید عقلانیت را رها کنم تا به جلو بروم، کنجکاوی و ترس بر آن مسلط شوند، و سپس هر کاری انجام خواهم داد.»
گلوریا ماریا که از لحاظ رفتار و گفتار بی تکلف بود، به ویژه مورد تحسین برزیلیهایی قرار گرفت که مانند او از فقر آمده بودند.
پدرو بیال که به مدت یک دهه در مجله خبری «فانتاستیکو» با او گوینده بود، گفت: «مردم با او همذات پنداری کردند، احساس می کردند که توسط او نمایندگی می شود. این به بینندگان – فقیرترین برزیلیها، کسانی که از فرصتها محروم هستند – تجربه زندگی با آنچه گلوریا ماریا در تلویزیون زندگی میکرد، داد.
حضور فراگیر او در تلویزیون همچنین در کشوری که سیاهپوستان بهطور نامتناسبی تحت تأثیر فقر، خشونت و کمبود فرصت هستند، علیرغم اینکه اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند، عمیقاً نمادین بود.
فلاویا اولیویرا، مجری تلویزیون برزیلی، گفت: “این زن سیاه پوست است که سوار ترن هوایی می شود و سرگرم می شود.” او به ما نشان داد که بدن سیاه حق اوقات فراغت را نیز دارد. این فقط در مورد درد، در مورد نژادپرستی، در مورد زخم ها، در مورد مشکلات نیست.
با این حال، گلوریا ماریا اغلب قربانی نژادپرستی بود. در دهه 1970، زمانی که مدیری او را از یک هتل مجلل منع کرد، شکایتی را به پلیس ارائه کرد. چند دهه بعد، زمانی که او مجری مشترک «فانتاستیکو» بود،اولین برنامه از این نوع در برزیل، بینندگان خواستار جایگزینی او با یک مجری سفیدپوست شدند.
آقای آستوتو گفت: “اولین بودن زیباست، قدرتمند است.” اما او یک جاده واقعاً تنهایی را طی کرد.
گلوریا ماریا ماتا داسیلوا در 15 اوت 1949 در محله ویلا ایزابل ریودوژانیرو به دنیا آمد. پدرش کوسم براگا داسیلوا خیاط و مادرش ادنا آلوز ماتا خانهدار بود.
او روزنامهنگاری را در دانشگاه کاتولیک پاپی ریودوژانیرو خواند و به عنوان اپراتور تابلو برق کار کرد. او کار خود را در سال 1970 با یک دوره کارآموزی بدون حقوق در Globo آغاز کرد و اسکنرهای پلیس را برای دریافت اخبار زیر نظر داشت.
او با استفاده از گلوریا ماریا به عنوان نام حرفهای خود، اولین نمایش خود را در سال 1971 روی پرده سینما انجام داد و گزارشی از ریزش مسیری که منجر به کشته شدن 48 نفر شد، داشت. در سال 1977 او اولین خبرنگاری در برزیل بود که در یک برنامه زنده رنگی ظاهر شد. شروع سختی بود: یک نقص فنی نور را از بین برد و وقتی روی آنتن رفت زانو زده بود و چراغ های جلوی یک کامیون خبری روشن شده بود.
او در مصاحبه ای گفت که او در دهه 1980 با اریک اوگن ازدواج کرد، اما این دو هرگز با هم زندگی نکردند و پس از هشت سال طلاق گرفتند. و در مصاحبه ای دیگر، در سال 2021، او گفت که اغلب عاشقان متعددی دارد.
او سال ها مدعی بود که نمی خواهد تشکیل خانواده دهد و ترجیح می دهد خود را وقف حرفه اش کند. اما در سال 2009، او دو خواهر یتیمی را که در حین کار داوطلبانه در یک پناهگاه کودکان ملاقات کرده بود، به فرزندی پذیرفت.
او در یک برنامه تلویزیونی در سال 2012 گفت: “تا زمانی که برای اولین بار آنها را دیدم هرگز به بچه دار شدن فکر نکرده بودم و مطمئن بودم که آنها دختران من هستند.”
دخترانش ماریا ماتا داسیلوا و لورا ماتا داسیلوا از او جان سالم به در میبرند.
آقای آستوتو گفت که گلوریا ماریا که هرگز درباره سنش صحبت نکرد (اعلام مرگ گلوبو شامل آن نمیشد)، برای همیشه در «پیگیری جوانی» بود. او فرسکوبول، یک بازی محبوب برزیلی شبیه پادل بال، در ساحل بازی کرد. او همچنین رژیم غذایی سختی داشت و هر روز تعداد زیادی ویتامین و مکمل مصرف می کرد.
او گفت: “او نمی خواست با سنش تعریف شود.” او برای زندگی کردن احساس فوریت می کرد. زندگی برای او این لذت بزرگ بود.»
آقای بیال، مجری سابق او، گفت که در اواخر عمرش، چون سرطان بدنش را ضعیف کرده بود، گلوریا ماریا در افسردگی فرو رفت. اما، او افزود، او هرگز امید خود را از دست نداد، اغلب به دوستان اطمینان می داد که بهبود خواهد یافت.
او گفت: “او هنوز گرسنگی برای زندگی داشت، او نمی خواست پایان را بپذیرد.” او ما را ترک کرد، اما با این همه شورش.