سالگرد، توسط استفانی بیشاپ
در عشق، در هنر، در جنایت، چه چیزی عمدا انجام می شود و چه چیزی غیرعمد؟ این سوالی است که در هسته چهارمین رمان استفانی بیشاپ، “سالگرد” قرار دارد.
وقتی با راوی خود، جی بی بلکوود، نویسنده استرالیایی مختلط آشنا میشویم، او به تازگی دریافته است که یک جایزه ادبی مهم را برای یک رمان نیمهخودزندگینامهای که هنوز منتشر نشده است، دریافت کرده است. این خبر به طور علنی اعلام نشده است و او هنوز به همسرش، پاتریک، فیلمساز سفیدپوست، بریتانیایی و دوست داشتنی که 20 سال از او بزرگتر است و استاد سابق کالجش، چیزی نگفته است. او به خواننده می گوید که برای او سورپرایز خوبی خواهد بود، اما بعد از سفر دریایی بین المللی او و پاتریک برنامه ریزی کرده اند تا 14 سالگی خود را جشن بگیرند و از مشکلات خود در خانه در انگلیس دور شوند.
در سفر دریایی، پاتریک و جی بی با هم دعوا می کنند، پاتریک مست می شود و سپس در طول طوفان از دریا می افتد. پس از آن، مقامات جسد پاتریک را جستجو می کنند و پیدا می کنند. JB به افسران پلیس در ژاپن گزارش شهادت می دهد. و او در مراسم اهدای جایزه برای رمانش، همه در همان هفته روی صحنه می رود. علت تصادف و تبلیغات پرمخاطب برای کتاب جی بی در پی مرگ پاتریک، طرح داستان را تشکیل می دهد، اما این خود جی بی، راوی غیرقابل اعتمادی است که در آن واحد کاملاً اعتراف کننده و از نظر روایی خجالتی است، که موتور اصلی آن است.
نیمه اول رمان پر حادثه و جوی است. جی بی شرایط زندگی خود را توصیف می کند – مادری که در جوانی ناپدید شد، رابطه عاشقانه با همسر استادش و حتی مرگ او – با آرامشی وهم انگیز. با این حال، این روایت زمانی پیچیده می شود که حقایق شناخته شده تغییر شکل می دهند زیرا JB با صداقت و ظرافت فزاینده به آنها باز می گردد. در نیمه دوم خود، “سالگرد” به تفسیری فمینیستی در مورد ماهیت اسرار و ازدواج تبدیل می شود.
اسقف به طرز ماهرانهای مفهوم «شور ممنوعه» رابطه بین یک معلم مسنتر و یک دانشآموز جوان را مورد بازبینی قرار میدهد. جی بی به ما می گوید که به عنوان یک دانش آموز، او به همراه پاتریک به تاکسی رفت تا بعد از یک سمینار از بارش باران جلوگیری کند و علاقه دخترانه اش را راضی کند، انتخاب کوچکی که بقیه زندگی او را تغییر داد. او به یاد میآورد: «شاید من فقط میخواستم بخواهم، اما واقعاً نمیدانستم دقیقاً چه چیزی میخواهم.» بیشاپ در یک حرکت فضیلتآمیز به راوی خود اجازه میدهد تا روزهای اولیه رابطهشان را به شکلی عاشقانه بهطور خلاصه به یاد بیاورد، قبل از اینکه فاحش عدم تعادل قدرت بین عاشقان را آشکار کند.
بینشها در سراسر رمان، بهویژه نیمه دوم، زیرک و تأثیرگذار هستند («اینجا بود که ساختارهای قدرتی را که هنر یک زن باید قبل از شکوفایی با آن دست و پنجه نرم کند، بحث کردم»، جی. متا مکالمه در کتاب هوشمندانه است – بیان یک داستان واقعی به چه معناست؟ چه کسی مسئول چه چیزی است؟– اما اکشن را نیز باتلاق میکند و رمان را کمی نامتعادل و ناراضی میکند.
با این حال، وقتی به اکشن در دست باز می گردیم، صحنه های بیشاپ جذاب و ناراحت کننده است. از آنجایی که جی بی مظنون مرگ پاتریک می شود، برای اولین بار از زمان ازدواجش به استرالیا برمی گردد. در آنجا او دوباره با خواهر و خواهرزادهاش متحد میشود و لحظات درگیری آنها جذاب است. آنها کیفیت عجیب و غریب و رویایی دارند، بدون اینکه JB کاملاً بتواند در آنها مشارکت کند آشکار می شود. در نهایت، جی بی در مورد اینکه کدام بخش از زندگی او خاطره است و کدام بخش ساخته های تخیلی خودش است دچار سردرگمی می شود. انتخابهای او کدام بخشها و پیامدهای انفعال او بود؟
«سالگرد» شبیه کتابهای معاصری مانند «همسر» مگ وولیتزر و «دروغ کوچک بزرگ» لیان موریارتی است.سبه شیوهای که به جنسیت و قدرت میپردازد، اما لذتهای رمان گوتیک را نیز ارائه میکند – خانهها و روابط پر از راز، و راوی با درک نامطمئن از واقعیت. هنگامی که جی بی برای اولین بار ازدواج خود را توضیح می دهد، به نظر می رسد که او دارد یک داستان عاشقانه برای ما تعریف می کند، اما با انباشته شدن جزئیات، داستان کاملاً شبیه چیز دیگری به نظر می رسد. جی بی راوی بسیار خوبی است، اما من گمان میکنم که حماسهاش را برای خواننده بازگو نمیکند – او آن را برای خودش میگوید.
بیشاپ می نویسد: «دروغی که خوب گفته شود باید درست به نظر برسد. اگر چنین است، «سالگرد» درباره دروغهایی است که وقتی حقایق آسیبزای زندگیمان غیرقابل تحمل میشوند و باید آنها را به داستانی تبدیل کنیم که میتوانیم آن را باور کنیم، به خودمان میگوییم.
سی جی هاوزر نویسنده و استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه کلگیت است. آنها نویسنده “همسر جرثقیل: خاطراتی در مقالات” هستند. و رمان “خانواده مبدا”.
سالگرد | نوشته استفانی بیشاپ | 420 ص | گربه سیاه | شومیز، 18 دلار