مانند دیگر دنباله دارها، یخ های یک دنباله دار کمربند اصلی با عبور از خورشید تبخیر می شوند و حالت کما ایجاد می کنند. اما به طرز عجیبی، آنها در کمربند سیارکها میچرخند، گورستانی از زبالههایی که به سیارهها ادغام نمیشوند.
اولین دنباله دار کمربند اصلی در سال 1996 کشف شد، اما دکتر اسنودگرس گفت: “شما همیشه می توانید یک چیز عجیب و غریب را توضیح دهید.” با این حال، هشت نفر دیگر از آن زمان شناسایی شده اند. حدود 20 جرم محدود به کمربند دیگر که در حال کاهش جرم هستند – احتمالاً به دلیل تبخیر دورهای یخ دنبالهدار مانند، چرخش وحشی یا برخوردهای اخیر توسط سیارکها – کاندیدای ستارههای دنبالهدار هستند.
محققان این مطالعه، با امید به یافتن ناهنجارهای بیشتر در کمربند اصلی، فقط یک نامزد جدید پیدا کردند: 2001 NL19.
خانم فرلک با تشریح ویژگی دم مانند ضعیف شی که از خورشید دور می شود، گفت: «این تنها چیزی است که به نظر می رسد چیزی کوچک دارد. میتوانست از تبخیر یخ زاده شده باشد و جسم را دنبالهدار کند. با نزدیک شدن مجدد به خورشید، زمانی که احتمال بروز کما یا دم وجود دارد، مشاهدات بیشتری لازم خواهد بود.
دکتر اسنودگراس گفت، صرف نظر از اینکه 2001 NL19 چگونه طبقه بندی شده است، تعداد دنباله دارهای کمربند اصلی تایید شده نشان می دهد که “این چیزها بومی کمربند سیارکی هستند.” پیدایش آنها همچنان مبهم است، اگرچه برخی از ایده ها مطرح شده است.
شاید دنبالهدارهای کمربند اصلی، مانند همتایان دورتر و معمولیشان، دور از خورشید در روزهای اولیه پر هرج و مرج منظومه شمسی شکل گرفته باشند، اما به جای دور ماندن، توسط گرانش اجرام دیگر تکان خوردند و در جایی که سیارک کنونی است قرار گرفتند. کمربند پس از میلیاردها سال، هر یخ اولیه باقی مانده در اعماق سطوح سنگی آنها مدفون می شود. اگر سیارک دیگری به آنها برخورد کند، مقداری از این یخ حفاری می شود و در معرض نور سوزان ستارگان قرار می گیرد.
به کنار ابهامات، یک چیز واضح است: وجود این گلوله های پیچشی سیارکی-دنیای دنباله دار، تمایل به قرار دادن پدیده های طبیعی را در جعبه های کوچک و مرتب پیچیده می کند.
Kacper Wierzchos، ستاره شناس آزمایشگاه سیاره و قمری در دانشگاه آریزونا که در این مطالعه دخالتی نداشت، گفت: “من همیشه می گویم همه چیز یک دنباله دار است.” “اگر کاناپه من را به اندازه کافی به خورشید نزدیک می کردید، شروع به آب شدن می کرد و به کما می رفت.”